مطالعه رسمي رضایتمندی شغلي با مطالعات هانورن در اوايل دهه 1930 شروع شد و از دهه 1930 رضایتمندی شغلي گسترده مورد مطالعه و بررسي قرار گرفت. در اصل رضایتمندی شغلي به اين دليل اهميت پيدا كرد كه طرفداران اوليه رويكرد روابط انساني، صاحبنظران و مديران را قانع كردن كه كارگر خوشحال، كارگري سودآور است.
تلاش كلاسيك براي تعريف رضایتمندی شغلي در سال 1935 توسط رابرت هاپاك انجام شد. وي ميگويد رضایتمندی شغلي مفهومي پيچيده و چند بعدي است كه با عوامل رواني، اجتماعي و جسماني ارتباط دارد. تنها يك عامل موجب رضایتمندی شغلي نميشود و تركيب معيني از مجموعه عوامل گوناگون سبب ميگردد كه فرد شاغل در لحظه معيني از زمان از شغل خود احساس رضایتمندی نمايد و به خود بگويد كه از شغل خود راضي است و از آن لذت ميبرد. فرد با تاكيدي كه بر عوامل مختلف از قبيل ميزان درآمد، ارزش اجتماعي شغل، شرايط محيط كار و اشتغال در زمانهاي متفاوت دارد به طرق گوناگون از شغلش احساس رضایتمندی ميكند. (هوي و ميسكل، 1371، ص 276)
شرتزر معتقد است رضایتمندی شغلي به معناي دوست داشتن وظايف مورد لزوم يك شغل، شرايطي كه در آن كار انجام ميگيرد و پاداشي كه براي انجام آن دريافت ميشود و اينكه فعاليتها، امور و شرايطي كه كار يك فرد را تشكيل ميدهند تا چه حدودي و با چه نحوي نيازهايش را برآورده ميسازد، بستگي به قضاوت وي دارد. شخص بايد موارد مثبت و منفي شغل خود را موازنه كند، چنانچه موارد ثبت بر منفي غلبه كند احتمال دارد كه از كارش راضي باشد. افراد از نظر ميزان رضایتمندیي كه شغلشان براي آنها فراهم ميسازد بسيار متفاوتند.
هرسي و بلانچارد معتقدند رضایتمندی شغلي تابعي است از سازگاري انتظارات سازماني با نيازهاي سرشت كلي فرد. در حالتي كه اين دو توافق و تعادل داشته باشند. رفتار بطور همزمان برآورنده انتظارات سازمان و نيازهاي فرد است يعني اثربخشي و رضایتمندی تواماً حاصل ميگردند.
ويكتور وروم در مورد رضایتمندی شغلي ميگويد: يك نوع برداشت ذهني كه فرد نسبت به شغل خود دارد و انجام يك نوع رفتار سازماني است. بنابراين رضایتمندی و انجام كار در اثر عوامل كاملاً متفاوت بوجود ميآيند.
هايلين (1966) ميگويد كه رضامندي شغلي يك پديده احساسي است كه يك كارمند درباره شغل خود ميتواند بدست آورد. بنابراين رضایتمندی شغلي زماني حاصل ميشود كه كاركنان از طبيعت كار خود رضایتمندی داشته باشند، فرصتهاي مناسبي براي ارتقاء ترفيع داشته باشند و از همكاران و سرپرستان خود نيز راضي باشند. لذا رضایتمندی شغلي يك پديده فردي ميباشد.
فرد لوتانز رضایتمندی شغلي را يك حالت عاطفي مثبت يا خوشايندي ميداند كه حاصل ارزيابي فرد از شغل يا تجارت شغلياش ميباشد. وي اضافه مينمايد رضایتمندی شغلي نتيجه ادراك كاركنان از آنچه بنظرشان مهم است و شغلشان آنرا بخوبي فراهم كرده ميباشد.
فيشر و هانا (1939) ، رضایتمندی شغلي را عاملي رواني قلمداد مينمايند و آن را نوعي سازگاري عاطفي با شغل وشرايط اشتغال مينگارند، يعني اگر شغل مورد نظر لذت مطلوب را براي فرد تأمين نمايد در اين حالت فرد از شغلش راضي است. در مقابل چنانچه شغل مورد نظر رضایتمندی و لذت مطلوب را به فرد ندهد، در اين حالت فرد شروع به مذمت شغل مينمايد و در صدد تغيير آن برميآيد.
پژوهشهای انجام شده در زمینه رضایت شغلی
1- نتایج تحقیقات جامعه شناسان سازمانی معاصر بر این امر تأکید دارد که کارکنان زمانی از خود بیگانه و از کار بیزار می شوند که به فعالیتهایی مشغول باشند که پاداش ندارد. قابلیتها و نیروهای بالقوه و منحصر به فرد آنها بیان نمی شود، حق کنترل ندارند و به نحو ساده ای در ارضای نیازهای بیرونی همچون پول، و... وسیله شده اند.
2- همچنین نتایج تحقیقات دانشمندان علوم اجتماعی نشان می دهد که شرط لازم و کافی برای از خود بیگانگی در کار،فقدان استقلال و کنترل شدید کارکنان در محل کار است .
3- تحقیقی تحت عنوان، بررسی تأثیر رفتار رهبری مدیر و تمرکز کنترل بر روی رضایت شغلی معلمان حرفه ای انجام شده است در این تحقیق، سه متغیر
الف – ملاحظه ابعادرفتار رهبر
ب – ساختار ابتدائی یا جدید ابعاد رفتار رهبر
ج – تمرکز کنترل، به عنوان متغیرهای مستقل و رضایت شغلی بعنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته است.
185 نفر از معلمین مدارس «اوهایو» در این تحقیق شرکت نموده اند. جهت کسب نظرات آنان از سه ابزار کاربردی که عبارتند از : سوالات مربوط به توصیف رفتار رهبر، مقیاس سنجش کنترل درونی و بیرونی روتر و پرسشنامة شاخص رضایت شغلی، استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که تأثیر ملاحظه ابعاد رفتار رهبر بر رضایت شغلی معلمان معنادار بوده است. همچنین معلمان از ساختارهای مبتدی مدیران حمایت نکردند. تمرکز کنترل عامل مهمی در تأثیر بر رضایت شغلی معلمان شناخته شد. کنترل درونی نیز بیشترین رضایت شغلی را در بر داشته است و معلمانی که دارای کنترل درونی بودند بالاترین رضایت شغلی را داشتند.